کوروش بـــــــــــــــــــــــــــــــــــزرگ


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دنیایی دیگر برای شما

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان amir و آدرس akb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 131
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 27

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

هر چیزی که ارزش خواندن داشته باشد اینجاست

کوروش بـــــــــــــــــــــــــــــــــــزرگ
29 مهر 1391 ساعت | بازدید : 295 | نوشته ‌شده به دست امیر | ( نظرات )
در سرزمینی که نتوان مردانه زیست ،،،،، مردانه مردن زندگیست!!!    (کوروش بزرگ)    

 

کوروش بزرگ. اولین فرمان روا سلسله ی بزرگ جهان یعنی امپراتوری هخامنشیان در ایران است که از سال ۵۵۵ قبل از میلاد در ایران و بیش از نیمی از جهان حکومت واحدی داشت و در سال ۳۳۰ قبل از میلاد با شکست از اسکندر گجستک نابود شد. کوروش کبیر که در سال ۵۸۰ قبل از میلاد چشم به دنیا گشود در کودکی به دلیل خواب نما شدن پدر بزرگش اژی دهاک در بدو تولد دزدیده شد و به دست زن و مردی چوپان سپرده شد که البته دور از اژی دهاک. چون آژی دهاک دستور کشتن اورا داده بود ولی وزیز آژی دهاک که هریاکوس نام داشت اورا نکشت و به زن و مرد چوپان تحویل داد و فرزند مرده ی انان را تحویل پادشاه ستمگر ماد داد. کوروش بچگی خود را با شغل چوپانی گذراند تا به سن ۱۰ یا ۱۲ رسید که بر اثر جریانی هوویت او فاش شد. اژی دهاک که از این مورد سخت نگران بود تصمیم گرفت اورا پیش پدرش کمبوجیه حاکم پارس بفرستد. روزها سپری میشد کوروش در کنار استادان و مربیان خود تعلیمات جنگی و درس  زندگی میاموخت. تا این که او به سن ۲۰ سالگی رسید و با مردمی که از شدت رنج و عذابی که پدربزگش به انان متحمل شده بود  روبرو شد. حالا کوروش فرمانروا پارس بود و باید به شکایات انان رسیدگی میکرد. انان خواستار بر افتادن حکومت ماد بودند. کوروش با مشورت  بزرگان پارس به این نتیجه رسید که باید علیه پدر بزرگ ستمگر خود بپا خیزد و مردم را نجات دهد. کوروش با کمک هاریاگوس وزیر دربار اژی دهاک و و سربازان پارس و سربازانی که هاریاکوس جمع اوری کرده بود حمله به هگمتانه رو اغاز کرد و هنگامی که اسیتاک(اژی دهاک) از این موضوع پی برده بود ارتشی را برای مقابله با کوروش فرستاد که اورا متوقف کنند. امه  در عین ناباوری اسیتاک تمام ارتش او به کوروش پیوسته بودند  و خواهان برکناری ماد ها شده بودند. اسیتاک که شکست را به خود دیده بود تسلیم کوروش شد. کوروش نیز برحسب جوانمردی پدربزرگ خود را بخشید و حتی تا اخر عمر با او مدارا کرد ونیز برای سرکوبی شرشی در سارد که بعدها اتفاق افتاد اورا به عنوان فرانده فرستاد. بدین ترتیب سلسله ماد به دست نوه ی اخرین پادشاه ماد برافتاد تا زمینه ی بوجود امدن بزرگترین امپراتوری جهان فراهم اید.

کوروش کبیر پس از غلبه شدن بر مادها سه دشمت متحد با هم داشت که سه دولت نامی آنزمان یعنی لیدی، بابل و مصر داخل مذاکره شدند که در مقابل کوروش اتحاد سه گانه ای تشکیل دهند. بدین ترتیب کرزوس  پادشاه لیدی ، نابونید  پادشاه بابل نو و آماسیس دوم  پادشاه مصر علیه کوروش هم پیمان شدند.

پادشاه لیدی (لیدیه) کرزوس بود. خواهر وی آریه نیس، با ایشتوویگو (آستیاک) ازدواج کرده و ملکۀ مادها بود. کرزوس علاقۀ فراوانی به توسعۀ قلمرو خود داشت ولی دو سبب خاص او را در هجوم به کوروش تشویق می کرد، یکی به واسطۀ اعتمادی بود که به نظر پیش گویان معبد، جهت پیروزی خود داشت و دیگری آنکه می‌خواست انتقام شوهر خواهر خود، ایشتوویگو (آستیاک) را از کوروش بگیرد.پس از سقوط دولت بزرگ ماد، کرزوس در اندیشه فرو رفت که باید بجنگ تدافعی اکتفا کند یا به کوروش حمله برد، بالاخره بعد از مشورت با غیب گوها تصمیم به حمله گرفته شد و بنای تجهیزات را گذارده و با اسپارت داخل مذاکره شد و موافقت آنها را جلب کرد.دولت بابل و مصر نیز چون از بزرگ شدن پارس سخت بیمناک بودند، مشغول به تجهیز کردن خود و آمادگی برای جنگ نمودند. سرانجام در سال ۵۴۹ پیش از میلاد، پادشاه لیدی به ایران حمله برده و ارتفاعات کاپادوکیه را که در قدیم پایتخت دولت قوی هیت ها بود، اشغال کرد. در پائیز آن سال جنگ سختی مابین لشکر لیدی و پارس روی داد. پادشاه لیدی به تصور اینکه پارسها جرئت تجاوز را در موقع زمستان، بخاک لیدی نخواهند داشت، قشون خود را مرخص کرد با این نیت که سال بعد قشون متحدین بابل و مصر هم خواهند رسید و کار پارس را خاتمه خواهند داد لیکن قشون ایران که تازه نفس و جوان بودند و تازه لذت فتوحات را کشیده بودند، از سرمای زمستان باکی نداشته تا سارد پایتخت لیدی پیش روی کردند و شاه لیدی، کرزوس مجبور شد، در نزدیکی پایتخت با آنها نبرد کند. دولت اسپارت که متحد لیدی بود، نتوانست بموقع قشونی برای کمک به لیدی بفرستد. در نهایت پایتخت لیدی سارد، به تصرف قشون ایران درآمد.قبل از سقوط سارد کوروش به یونانیها تکلیف کرده بود که با او متحد شوند ولی آنها نپذیرفتند بنابراین پس از تسخیر لیدی دست کوروش باز بود که کار مستعمرات یونانی در آسیای صغیر را یکسره کند. در سال ۵۴۵ پیش از میلاد کوروش توانست، تمامی آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد.

نبرد بعدی کوروش که گرفتن بابل بود، کار بسیار مشکلی بنظر می رسید زیرا استحکام برج و باره‌های این شهر مشهور آفاق بود. با وجود این در بهار ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر آنرا نمود و از دجله عبور کرد. در بابل بعد از بخت النصر سه نفر پادشاهی کردند تا اینکه روحانیون تاجری به نام نبونعید را بر تخت نشاندند.راجع به تسخیر بابل دو روایت موجود است. یکی از هرودوت و اسیران یهودی در بابل دیگری مبنی بر اطلاعاتی که از حفریات بابل و تحقیقات پیرامون آن بدست آمده‌است.موافق روایت اولی، تسخیر بابل از اینقرار بوده است که پادشاه بابل در نزدیکی آن شهر با قشون ایران جنگ کرد و شکست خورد و با عدۀ زیادی از قشون خود به داخل بابل پناه برد. گرفتن شهر با حمله محال بود و با محاصره هم خیلی طول می‌کشید زیرا بابلی‌ها در اراضی وسیعی که در درون شهر بابل بود، کشت و زرع می کردند و بقدر کافی آذوقه داشتند، بنابراین کوروش حکم کرد، شط فرات را برگردانند پس از آنکه مجرای قدیم خشک شد، قشون ایران را از آن راه وارد بابل کرد و بدین ترتیب بدون جنگ بابل در سال ۵۳۸ پیش از میلاد بتصرف قشون ایران درآمد.موافق اسنادی که از حفریات به دست آمده، در تسخیر بابل تصور بر خیانت سرداران بابلی می رود و بشرح زیر آمده است. نبونعید مجسمه رب النوع اور را به بابل آورده، پیروان بل مردوک رب النوع بابلیها را از خود رنجاند. اینها با کوروش همدست شدند و او وقتی که رود دیاله (رود سیروان) و دجله نسبتاً کم آب بود، این دو رود را برگرداند و داخل شد و پادشاه بابل تسلیم شد.موافق هر دو روایت کوروش در معبد بزرگ بابل موافق مراسم مذهبی بابلیها تاجگذاری کرد و احترام زیادی به مذهب و معتقدات اهالی نمود. پس از تسخیر بابل تمامی ممالکی که مطیع آن بودند به اطاعت کوروش درآمدند. منجمله فلسطین و شهرهای فینیقیه. کوروش دستور آزادی تمامی اسیران یهودی در بابل که توسط بخت النصر به بابل آورده شده بودند، را صادر کرده و اجازه داد که یهودیان به فلسطین مراجعت کرده و معابد قدیم را که خراب شده بود، تعمیر نمایند.

 لازم به تذکر است که نام کورش در کتاب مقدس عهد عتیق در نوزده آیه ذکر شده و در چند آیه مورد ستایش قرار گرفته‌است. و این یک افتخار برای ما ایرانیان است.

به این ترتیب کوروش کبیر صلح را در اقسانقات اسیا و خاورمیانه برقرار کرد ولی در شمال ایران فرقه ای ار سکا های وحشی و بربر که قوم به  ماساژوت ها نام داشتند به قتل و قارت و کشتن مردم دست میزدند و کوروش کبیر  برای سرکوبی انان لشکری فراهم کرد و به سوس شمال ایران شتافت. در میان مرز دو کشور رودخانه ای وجود داشت که با ید لشکریان دو کشور ار ان عبور میکردند. در میان ملکه ی کاست ژوت ها برا کوروش پیغام فرستاد که یا در سرزمین پارس بجنگند یا در سرزمین سکاها،چون راهی دیگه ای نداری. کوروش این مسئله رو با فرماندهان و بزرگان درمیان گذاشت که اکثرا رای به این دادند که در سرزمین خودمان بجنگیم اما دایی مادر کوروش که کرزوس پادشاه سابق لیدی بود جنگ در خاک دشمن را پیشنهاد داد که مورد قبول کوروش واقع شد که سرانجام باعث مرگ او شد. چگونه کشته شدن کوروش هنوز یک مسئله ی مبهم هست اما عده ای از تاریخ شناسان نظراتی دارند که من در کتاب تاریخ ۱۰۰۰۰ هزار ساله ی ایران خوانده ام و به این ترتیب است که:

بروسوس (مورخ کلدانی) در ۲۸۰ پیش از میلاد آورده‌است که کوروش در جنگ با طوائف داهه (دها، یکی از عشایر سکایی) کشته شده است.فوتیوس از قول کتزیاس پزشک دربار هخامنشی می نویسد که کوروش در اثر جراحاتی که در جنگ با دربیک ها به او وارد آمده بود کشته شده است. آنها فیلهایشان را رها کردند، اسب کوروش رم کرده و کوروش بر زمین افتاد. یکی از سربازان هندی که با دربیک ها متحد بودند، زوبینی به ران او انداخته‌است و کوروش را به خیمه‌اش بردند و او در اثر این زخم بعد از سه روز درگذشته‌است. اینکه هر سه قوم یاد شده، در بالا از طوایف سکا ها بوده‌اند نشان می‌دهد که آخرین جنگهای کوروش با طوایف سکاها بوده‌است اما بعید بنظر می‌رسد که وی در این جنگها کشته شده باشد و باقیماندهٔ سپاه شکست خورده، جسد بدون سر او را (به نقل از هرودوت) برای دفن به پاسارگاد آورده‌باشند.طبق روایت‌های گزنفون و استرابون این جنگها به کشته شدن کوروش منجر نشده‌است و وی به مرگ طبیعی وفات یافته‌است.در هر حال راجع به پایان کارش، هیچ روایتی را از روی قطع بر روایت دیگر، نمی‌توان ترجیح نهاد.

معاون دبیر کل سازمان ملل متحد، شاشی تارور، در مقابل بازساختهٔ استوانه کوروش، نیویورکاستوانه کوروش بزرگ، یک استوانهٔ سفالین پخته شده است که در تاریخ ۱۸۷۸ میلادی، در پی کاوش در محوطهٔ باستانی بابِل، کشف شد. در آن کوروش بزرگ رفتار خود را با اهالی بابِل، پس از پیروزی شرح داده‌است.این سند به عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» شناخته شده، و به سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آنرا به بسیاری از زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد. نمونهٔ بدلی این استوانه، در مقر اصلی سازمان ملل، در شهر نیویورک نگهداری می‌شود.




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: