و بالا خره....خلاصه قسمت 60 و آخر سریال دونگ یی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دنیایی دیگر برای شما

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان amir و آدرس akb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 122
بازدید کل : 53396
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 131
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 27

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 45
:: بازدید ماه : 122
:: بازدید سال : 16801
:: بازدید کلی : 53396

RSS

Powered By
loxblog.Com

هر چیزی که ارزش خواندن داشته باشد اینجاست

و بالا خره....خلاصه قسمت 60 و آخر سریال دونگ یی
پنج شنبه 4 آبان 1391 ساعت | بازدید : 48396 | نوشته ‌شده به دست امیر | ( نظرات )

دونگ یی میره و با ملکه خداحافظی میکنه و میگه : زندگی توی شهر ، سختی های زیادی داره ، ولی من از پسش برمیام ، هر از گاهی میام دیدنت.

امپراتور میاد به دیدن دونگ یی تا برای آخرین بار اونو در لباس قصر ببینه ... 

بعد باهم گرم صحبت میشن و دونگ یی میگه : بخاطر مردمی که دارن زجر میکشن میخوام از قصر برم عایجناب ، میخوام شاهزاده یونینگ ببینه که مادرش اینطوری زندگی میکنه...بعد زا رفتن از قصر ، میخوام دقیقا مثل برادر و بابام باشم...وامپراتور هم میگه : همه ی اینا رو بهم گفتی که مانع رفتنت نشم دونگ یی ؟!

دونگ یی میره و در اقامتگاهش در شهر زندگی میکنه...و در همون روز اول امپراتور با لباس مبدل میاد به دیدنش...

امپراتور و دونگ یی که روابطشون مثل اول آشناییشونه با هم میگن و میخندن....امپراتور میگه : هر وقت به این فکر میکنم که نیستی و قصر خالیه ، دلم میگیره...و دونگ یی هم با شیطنت جوابشو میده : هر وقت بیاد من بیفتین ، به خودتون میگین عین یه سگ پونگسان داره بقیه رو اذیت میکنه و .....(سانسور شده!!!)

دونگ یی به مشکلات مردم رسیدگی میکنه....به مردم فقیر غذای رایگان میده(با کمک بانوان بازرس)...مردم هر شکایتی از هر کسی که دارن به اون میگن...به پرونده های جنایی رسیدگی میکنه و ...

امپراتور ، وقتی میبینه که دونگ یی دراه خیلی خودشو اذیت میکنه ، نگرانش میشه و طبیب دربارو پیش دونگ یی میبره تا اونو معاینه کنه...طبیب دربار هم بعد از معاینه به امپراتور میگه که حال دونگ یی خوبه جای هیچ نگرانی نیست.

مردم که خیلی دونگ یی رو دوست دارن وبه اون علاقه مند شدن ، تصمیم میگیرن براش یه خونه ی بزرگ بسازن...

شب شده و امپراتور و دونگ یی در شهر مشغول قدم زدن هستند ... اما دونگ یی به یه چیزی شک میکنه...اون میفهمه که تو یه خونه میخوان مدارکی رو نابود کنن....اون باید بره بالای دیوا رتا ببینه چه خبره!

برای همین پاشو میذاره رو پشت امپراتور و از دیوار بالا میره...امپراتور با کمال تعجب و درد میگه : چرا از اون موقع سنگین تری ؟ و ......

در صحنه ی پایانی فیلم هم گیوم و چانسو رو نشون میده که باهم به سر خاک دونگ یی رفتند.....

پایان سریال دونگ یی...

امید وارم پسندیده باشید و هر روز به این وب سر بزنید... 

از تمام کسانی که تو این مدت حامی این وبلاگ بودن و از شمایی که وقت ارزشمندتو صرف خوندن این مطالب کردی، ممنونم و امیدوارم این وب همیشه پابر جا باشه.




:: موضوعات مرتبط: خلاصه قسمت های 49 تا 60 , ,
:: برچسب‌ها: قسمت آخر سریال دونگ یی , آخر سریال دونگ یی چه می شود ؟ , سرنوشت دونگ یی , عکس هاس سکسی دونگ یی و امپراتور , صحنه های عاشقانه دونگ یی , لب گرفتن دونگ یی و امپراتور , عکس لب گرفتن دونگ یی و امپراتور , دونگ یی در آغوش امپراتور , عکس های لخت دونگ یی , عکس های س ک س ی دونگ یی , کسب در آمد , بیوگرافی بازیگران سریال دونگ یی , بعد از دونگ یی چه سریالی پخش خواهد شد , سریال بعد زا دونگ یی , ,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: